زیباترین دختران بهشتی

امروزم کارنامه دخملمو گرفتم ممتاز شده هووووووووووووووووووووووووورا افرین دخمل گل من ایشالا همیشه موفقیتت رو در عرصه های بالاتر ببینم دوست داررررررررررررررم   امروز که رفتیم مدرسه خانومتون میگفت مهدیس تو این همه دانش اموزی که دشتم یه دونه بود خیلی دختر خوبی بود و دوست داشتنی بعدش بهمون گفت یه عکس ازش به عنوان یادگاری میخواد ماهم یه دونه از اون عکسهایی رو که از عکس پرینت ظاهر کرده بودیم دادیم خیلی خانومشون تعریف میکرد میگفت از همچین خانواده و مادری همچین دخمل نازی میشه منم انگار که بهم هندونه زیربغلم گذاشته باشن ذوق زده شده بودم افرین به مهدیسم که باعث افتخاره خانواده است همیشه چه تو ورزش چه تو درس امروزم بخاطر کارنامش ی...

سلام مهدیس جان!!!!!!!!! امروز روز آخر مدرسه ات بود و شنبه هم کارنامه میدن خانومتون گفته که ممتاز شدی راستی امروز ساعت 10 تعطیل شدی چون روز آخرتون بود یه دفعه دیدم زنگ خونه رو زدی اومدی بالا با بغض و گریه اولش ترسیدم فک کردم دعوا کردی اما بعدش بهم گفتی روز آخر بود و معلممون خداحافظی کرد ما هم تو کلاس گریه کردیم خانوممون هم دید داریم گریه میکنیم رفت اتاق معلما من دلم تنگ میشهههههه من اولش خندم گرفت و دعوا کردی بعدش خودمو کنترل کردم گفتی نخند منم گفتم باشه بعد به هر حال یه مقدار آروم شدی فهمیدم حالت خوب نیست حوصله نداری تو ماشین ملیسا رو نگه داری بریم ج آزمایش ملیسا رو بگیریم با مامانی رفتیم ج آزمایشش رو گرفتیم که...

دوستتان دارم بیشتر از معنای واقعی کلمه دوست داشتن! دوستتان دارم چون شما ارزش دوست داشتن را داری!   دوستتان دارم چون شما نیز مرا دوست می داری!   دوستتان دارم همچو طلوع خورشید در سحر گاه عشق!   دوستتان دارم همچو تکه ابرهای سفیدی که در اوج آسمان آبی در حال عبورند! دوستتان دارم چون تو رو میخواهم و تو نیز مرامیخواهی! دوستتان دارم از تمام وجودم ، با احساس پر از محبت و عشق!   دوستتان دارم بیشتر از آنچه تصور می کنی.   ...

سلام عزیزان خیلی ناراحتم چون رفتم تو بلاگفا یه دفعه چشمم به وبلاگ فرشته آسمانی افتاد فرشته ای که تا حدود شش ماه پیش زمینی بود و حالا شده آسمانی برای رفتن به وبلاگش وفاتحه خوندن لطفا اینجا را کلیک کنید خواهش میکنم بچه است یه فاتحه براش بدید ...

امروز مهدیسم خیلی حالش گرفته است البته تا ظهر که از مدرسه بیاد خوب بود اما بعدش یه خبر شنید که اوضاعش خورد بهممممممم.........!!!!!!!!!! دخملم دیگه دل و دماغ نداشت بره باشگاه!!!!!!!!!!!!!!!!! حتما میپرسید چرا چون...... چون که امروز فهمید که عمه شینا نمیتونن بیان تولد آخه حقم دارن خب بیچاره دوتا بچه مدرسه ای داره که جفتشونم از هفته دیگه امتحاناتشون شروع میشه از عمه بگذریم میرسیم به عمو که عمو هم خدمت میره و روز تولد مهدیس کشیکه برسیم از همه مهمتر به باباجون که دوباره اون هم شرکت کشیکه شیفتش به روز تولد نمیخوره!!!!!! انگار امروز بزرگترین غم دنیا رو سر دخملم بود همش منو دعوا میکرد که چرا منو بد موقعی به دنیا آوردی تو مق...

سلام دخمل نازنینم امیدوارم هرلحظه که اینو میخونی شاد باشی و سلامت!! مامانی دیروز همونطور که گفتم جشن تولد گرفتیم سه روز جلوتر انداختم خیلی خوب بود و خوش گذشت!!! من تا ساعت 11 کارامو کردم تو هم ساعت 12 وقت آرایشگاه داشتی که بریم موهاتو درست بکنن!!!!!!! همون آرایشگر دوست منم هست خیلی باهم صمیمی هستیم اون دخترش رو با تو باشگاه ژیمناستیک میبرد بعد از این که من بردم تکواندو اونم به خاطر ما اومد!!!!!!! بلاخره بردمت و موهاتو خیلی قشنگ درست کرد بعدش برگشتیم خونه چون جمعه بود باباجون هم خونه بود به بابا جون گفتم که مهدیس رو با خودت ببر کیک رو بگیرید منم برم بزنگم که دوستای باشگاهش بیان بیچاره باباجون هم قبول کرد اون موقع مامانی هم خ...